نکته اول این که قوی ترین تکنیک های من هم شما رو تبدیل به یک جادو گر نمی کنه که برید هر دختری رو دیدید دو کلام دره گوشش بگید و مخش رو بزنید. ولی . . .
ولی کمکتون می کنه که هر روز در روابطتون موفق تر بشد. کمکتون می کنه بدونید چطوری با دختر هایی که پسربازه حرفه ای هستن برخورد بکنید .
کمکتون می کنه کم کم یاد بگیرید که رفتار تون، گفتارتون، تن صداتون، حالت حهای چهرتون، حالت و ژست های بدنتون چه طور باشه که برای دختر ها دل پذیر باشه. شخصیتتون شخصیته یک آدم جداب بشه. کم کم. باید تجربه کنید . بهش فکر کنید و یاد بگرید و بشه جزیی از وجودتون. باید این تکنیک ها رو ماله خودتون بکنیدشون. غریبه نباشه براتون. حالا اگر همه ی این کارا رو کردید دیگه هر دختری رو که بخواید مخش رو می تونید بزنید؟! ''خیر''
پس همه این ها به چه دردی می خوره؟ به این درد که اگر دختری از شما خوشش اومد با رفتاره ناشیانه نپرونیدش و بتونید مخش رو بزنید. خبر خوب این که اگر به خودتون برسید و کارهایی که می گم رو بکنید و اون شخصیته جذابی رو که باید
داشته باشید، تعداده دخترهایی که از شما خوششون خواهد اومد انقدر زیاد خواهد بودی که در تصمیم گیری که کدومو انتخاب کنید دچار مشکل خواهید شد. ولی حتما می تونید مخه رکسانا رو بزنید ؟ نه!
فهمیدید چی شد؟ امیدوارم دستتون اومده باشه.
دوم این که عزیزای من گیر به یه دختر خاص ندید. به چند دلیل: یک این که وقتی یه رابطه رو خراب کردید ، دیگه خرابش کردید. خیلی بعیده که بتونید درستش کنید. وقتی دختری از شما این تصور رو داشت که موجود ضعیفی هستید دیگه راهی براتون وجود نداره که 180 درجه رفتارتون رو عوض کنید و برید بگید نه من قوی هستم. دختر ها بسیار موجوداته با هوش و زیرکی هستن. تو دو دقیقه بلایی سرتون میارن که دوباره مثله قدیم رفتار کنید و می شوننتون سره حاتون. چون میشناسنتون و می دونن اینی که ادعا می کنید
نیستید. هیچ و قت دسته کم نگیریدشون. اگر می بینید که به خواسته های شما تن میدن برای اینه که خودشون هم می خوان. یه جورایی حقیقت داستان اینه که اونا شما رو خر می کنن ولی کاری می کنن که فکر کنید شما خرشون کردید و التماس کنید برای چیزهایی که چه بسا خودشون بیشتر می خوان.
این تکنیک ها و مطالب رو وقتی می تونید ازش به بهترین نحو استفاده کنید که طرف جدید باشه و فرض رو بر این بگذاره که این رفتاری که می بینه خوده واقعی شماس. نه این که بدونه دارید از روی دستور عمل رفتار می کنید!
دوم این که دوروبرتون پر از دختره. خر نباشید. بی خود گیر ندید به یکی و فکر کنید آسمون سوراخ شده و فقط همین افتاده پایین. نه این خبرها نیست. مطمئن باشید دوروبرتون پر از دختره. پر از موقعیت های مختلف. صد مرتبه از اینی که فکر می کنید بهتر. این خبرها هم نیست که از این بهتر دیگه پیدا نمی شه. مطمئن باشد شما هم اونقدر ها که خودتون فکر می کنید بی عرضه نیستید و می تونید مخ دخترهای دیگه ای رو هم بزنید. نترسید . این ترس همون ترسه از ناشناخته هاس. دلتون می خواد به یه دختر گیر بدید چون براتون ایجاد اطمینان می کنه و می شناسیدش. راحت تر ه براتون . یا این که چون باهاتون دوست نمی شه، باعث میشه بخواید به هر ترتیبی که شده باهاش دوست شید. اشتباه نکنید. اگر این حرفو می زنم نگید این فقط از این دختره بدش میاد. یه روزی می رسه که خواهید فهمید که نباید گیره الکی به یه دختر بدید و وقتتون رو تلف کنید.
مولانا می گه: شش جهت است این وطن قبله در او یکی مجو / بی وطنیست قبله گه در عدم آشیانه کن
نمی دونم چرا، ولی دلم نمی خواد اشتباهاتی رو که من کردم شما تکرار کنید. نمی خوام به زمانی برسید که بگید ای دل غافل که من چه دورانه خوبی از زندگیمو الکی تلف فلان دختر کردم. هم شما لطمه خواهید خورد هم اون دختر. با دختر ها رو راست باشید . اگر واقعا نمی خواید باهاش ازدواج کنید به اسمه ازدواج نرید جلو. یا اگر اون ازدواج می خواد و شما نمی خواین باهاش صادق باشید و بهش بگید در شرایطی نیستید که به ازدواج فکر کنید. این جوری برای هر دو تون بهتره. یادتون باشه شما تو یه دریا هستید، زیره یه تخته سنگ شنا نکید و همش بگید این جا غیر از یه ماهی خانومی دختره دیگه ای پیدا نمی شه. دور و ورتون مملو از دخترهایی هست که فقط بخوان با شما دوست باشن. اگر فکر می کنید
این طور نیست بگردید ببینید کجای کارتون می لنگه. من هم دارم همه ی تلاشم رو می کنم که شما بتونید ببینید کجای کارتون من لنگه.
سر جاتون درجا نزنید. اگر رابطه ای رو خراب کردید، ولش کنید و برید سراغ رابطه ی بعدی. اگر واقعا چیزی ته اون رابطه مونده باشه، این رفتارتون
ممکنه باعث شه که دختره هم در شما مردونگی و فدرت احساس کنه و خودش بر گرده ، اگر هم نه این جوری برای هر دو تون بهتره.
یه سوال: شما تا کی مطالب این سایت رو خواهید خوند؟ تا وقتی که من چیزی برای یاد دادنه به شما داشته باشم، نه؟! روابط آدما هم همین طوره، وقتی قصد ازدواج در میون نباشه دو نفر تا وقتی با هم می مونن که چیزی برای دادن به هم داشته باشن. وقتی این جذبه و کشش از بین می ره و رابطه عادی میشه، مشکل ها شروع میشه،
بهانه گیری ها شروع میشه. و رابطه ها قشنگی خودشو از دست میده، اونایی که ازدواج کردن مجبورن دنباله راهی باشن که اون قشنگی رو به رابطه برگردونه، اون تبادل قشنگه انرژی یا هر چیزه دیگه که می خواید اسمش رو بگذارید برگرده، این جاست که بچه پاش میاد وسط. شما که محدود به یک رابطه ی خاص نیستید وقتی می بینید
هیچ کدومتون از رابطه اون چیزی رو که باید نمی گیرید به بهانه های احمقانه رابطتون رو نگه ندارید. بگذارید هر دو تون دوباره برق عشق رو بتونید تو چشم های یکی دیگه ببینید.
حرف آخر من اینه که شما اگه از همون اول رابطه با طرف مقابلتون صادق بودید میتونید دلش رو بدست بیارید و اون دختر هم به شما اعتماد میکنه
اگه سوالی دارید در بخش نظرات مطرح کنید
یاحق